جزیره کوچک «اسلوس هولمن» (Slotsholmen) -که محل قرارگیری دولت دانماک نیز هست- حتماً باید در برنامه بازدید گردشگران قرار بگیرد. کاخ کریستین برگ همواره تاریخ ۸۰۰ سالهی خود را به رخ میکشد و امروزه خانه پارلمان، دفتر نخستوزیری و دیوان عالی دانمارک در آن قرار دارد. علاوه بر این، بعضی قسمتهای کاخ توسط خاندان سلطنتی استفاده میشود و خوشبختانه همچنان برای بازدید عموم باز است. میتوانید سری به استحکاماتی بزنید که توسط اسقف «آبسالون» (Absalon) در سال ۱۱۶۷ بنا شد. ویرانههای قصر آبسالون و دژ قرون وسطایی (که گردشگران میتوانند آنها را مشاهده کنند) زمانی کشف شدند که قصر کنونی در حال ساخت بود.
با قدم زدن از میدان تالار شهر و عبور از بلوار اندرسون، پشت پارک دیزنی به شهربازی «تیوولی» (Tivoli) مشهور خواهید رسید که از سال ۱۸۴۳ مشغول به کار است. در این پارک وسایل زیادی را برای سرگرمی پیدا خواهید کرد از جمله: ترن هوایی، چرخ و فلک، تالار آینه، نمایش پانتومیم، نمایش عروسک خیمه شب بازی، تئاتر در محیطهای سرباز، مجموعهای از رستوران و کافهها، باغ گل و سالن کنسرت به سبک معماری موروها! این پارک در سراسر دنیا شناخته و در فیلمهای مشهوری ظاهر شده است. عدهای شاید به حق بگویند که این پارک جذابترین جاذبه شهر کپنهاگ است. هنگام کریسمس شهربازی تیوولی تزئین و به شهر عجایب تبدیل میشود.
پس از تماشای موزه ها و قدم زدن در مرکز شهر، یک تور کانال یا آبراه فرصتی عالی برای کشف همهی نقاط شهر و تجربهی دیدن استکهلم از منظری متفاوت است. شهر استکهلم و جزایر زیبایش به گونهای هستند که بهتر است با قایق در آنها به گشت و گذار پرداخت. اگرچه این ۱۴ جزیره توسط تعداد زیادی پل به هم مرتبط میشوند و با پای پیاده هم می توان از آن ها بازدید کرد، اما استفاده از قایق لذتی دیگر دارد. پس کافی است یکی از چند تور قایق سواری را انتخاب کنید و سفرتان را آغاز کنید.
نکتهها:
عاشق عکاسی هستد؟ دوربینتان را به همراه دارید؟ خب بازدید از بخش قدیمی شهر استکهلم را از دست ندهید. ساختمانهای رنگی، خیابانهای باریک و سنگ فرش شده و پنجره های باریک خطی، همهی این موارد به واقع این احساس را در شما به وجود میآورد که انگار در حال قدم زدن در کتابهای مصور نوردیک هستید. خساست به خرج ندهید و زمان زیادی را به گشت و گذار در این منطقه مشغول شوید.
نکتهها:
این موزه یکی از مشهورترین جاذبههای آمستردام و قطعاً ارزشمندترین گنجینهی هنری آن است. این موزه در سال ۱۸۰۹ برای نگهداری مجموعه بزرگ و نادر هنر و عتیقهجات کشور ساخته شد. مجموعه تحسینبرانگیز آن شامل ۷ میلیون اثر هنری است که در میان آنها ۵ هزار نقاشی مهم وجود دارد که بین ۲۵۰ اتاق این ساختمان فراخ پخش شدهاند. در کنار نقاشیها، این موزه به کتابخانه ارزشمند خود با بیش از ۳۵۰۰۰ کتاب، نسخه خطی و نمایشهایی از توسعه هنر و فرهنگ در هلند نیز میبالد.
صدها سال از اختراع آسیابهای بادی میگذرد، سازهای که برای قرنها به عنوان تنها مکانیزم تولید انرژی مورد استفاده مردم قرار داشت. در قرن ۱۹ بود که در بسیاری از کشورها موتورهای بخار جایگزین آسیابهای بادی شدند. اما در هلند به خاطر شرایط ویژه جغرافیایی همچنان به استفاده از آسیابهای سنتی ادامه دادند.
«هلند» نام مناسبی برای این کشور نیست: هلند شمالی و جنوبی تنها دو مورد از دوازده استان این کشور هستند. این دو منطقه از لحاظ اقتصادی و فنی توسعه یافتهتر از سایر استانها بودند، به همین دلیل است که در خارج، این کشور به نام هلند شناخته میشود. اما نام رسمی این کشور (Netherlands) و به معنی «کشورهای پایین دست» است. این نام اشاره به این مسئله دارد که مردم هلند در ابتدا در پایین دست رودخانه سکنی گزیدند. نیمی از این سرزمین، که حدود ۶۰ درصد از جمعیت کشور را در خود جا داده است، پایینتر از سطح دریا قرار گرفته است و حدود یک سوم از خاک این کشور تنها یک متر از سطح دریا بالاتر است. حدود ۱۰ درصد خاک هلند را از دریا و دریاچهها گرفتهاند؛ آسیابهای بادی سهم بزرگی در به نتیجه رسیدن این پروژه ایفا کردهاند.
در حالیکه هلندیها برای افزایش اراضی خود به درون آب پیشروی میکردند، دست به ساخت دو چیز در خارج از جادهی اطراف زمینها زدند، یکی سیستم کانالهای موازی و دیگری آسیابهای بادی. در اینجا این مسئله بسیار مهم بود که زمینهای جدید خشک بمانند و بعدها به زیر آب نروند. به این منظور، آسیابهای بادی ویژهای تولید شدند: این آسیابها میتوانستند آب را پمپاژ کنند و در استخر داخلی زیر سطح بین زمینهای ایجاد شده و سطح آب رودخانهها نگه دارند.
امروزه سطح آب به طور خودکار با کمک تکنیکهای مدرن و ایستگاههای پمپاژ کنترل میشود، اما قبل از توسعه چنین فناوریهای مدرنی هر روستا یک آسیاب بادی مخصوص به خود داشته است. در آن زمان هلند «کشوری با ۱۰,۰۰۰ آسیاب بادی» نامیده میشد. در حال حاضر، تعداد این آسیابها به ۱۰۰۰ کاهش پیدا کرده است، اما هنوز هم هلند بیش از هر کشور دیگری در جهان صاحب آسیابهای بادی سنتی است. اگرچه دیگر مانند گذشته استفادهای ندارند، اما میتوان به آنها به عنوان یک میراث تاریخی توجه نشان داد.
در میان روستاهایی که به داشتن آسیاب بادی شهرت دارند زانس شانس (Zaanse Schans) واقع در بخش شمالی کشور بسیار معروف است. میگویند زمانی که ناپلئون، از این محل میگذشته این روستا را به عنوان روستایی منحصربهفرد توصیف میکند. در حال حاضر موزهای روباز در این روستا وجود دارد که از یک مجموعه آسیاب بادی و خانههای چوبی قدیمی به قدمت ۳۰۰ یا ۴۰۰ سال تشکیل شده است.
روستای کیندردیک هم که در استان هلند جنوبی در محل تلاقی رودخانههای لک و نورد قرار گرفته، جذابیت کمتری نسبت به زانس هانس ندارد. در سال ۱۷۴۰ ، به منظور تخلیه آب از مزارع، سیستمی متشکل از ۱۹ آسیاب بادی ساخته شد و در حال حاضر این آسیابها بزرگترین مجموعه آسیابهای سنتی را تشکیل میدهند. در سال ۱۹۹۷ این مجموعه در لیست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. با وجود تمام پیشرفتهای علمی و بهبود دانش و فناوری تخلیه آب از زمین توسط هلندیها، آب هنوز هم یک مشکل بزرگ بود و هیچ راهی برای به دست گرفتن کنترل کامل بر آن وجود نداشت و کیندردیک، مانند روستاهای دیگر هلند، از سیل و آبگرفتگی گذرگاهها رنج میبرد.
در همان استان، شهر اشخیدام (Schiedam) قرار گرفته که پنج آسیاب بادی قدیمی دارد: با داشتن ۴۰ متر ارتفاع، این آسیابها بلندترین آسیابهای بادی در جهان هستند. در سال ۲۰۰۶، یک توربین بادی مدرن که در واقع مانند یک آسیاب بادی سنتی به نظر میرسد، در اینجا ساخته شده است.
البته، اولین توربین بادی تولید برق در قرن ۱۹ در دانمارک ساخته شد. در آن برهه تاریخی، هلندیها همچنان با مشکل تخلیه آب از زمینهای خود روبهرو بودند. اما امروزه توربینهای بادی بیشتر در اینجا استفاده میشوند. در سال ۲۰۱۴ نیز هلند رتبه ۱۷ در میان کشورهای تولیدکننده انرژی بادی در جهان را به خود اختصاص داد.
آسیابهای بادی دیگر به هدفی که طراحی شده بودند استفاده نمیشوند و به عنوان جاذبه گردشگری مورد توجه قرار میگیرند. دومین شنبه اردیبهشت ماه هر سال، روز ملی آسیاب در هلند است. در آن روز، درهای بیش از ۶۰۰ آسیاب بادی به روی بازدیدکنندگان باز میشود و آسیاببان اطلاعاتی درباره آسیابها و وضعیت آنها بازگو میکند.
محل نشست پارلمانی آلمان، یکی از تاریخیترین نقاط برلین محسوب میشود. این بنا در حال حاضر دارای یک گنبد جدید است و جمعیت زیادی در این شهر را به خود جذب می کند. بنایی که دارای تاریخی غنی است و داستانهایی از آلمان قرن ۱۹ را بازتاب میدهد.
نکتهها:
باغ حیوانات برلین که ترجمهی تحت الفظی گروسر تیر گارتن (Grosser Tiergarten) است، از مدتهای مدیدی یک بخش مهم از شهر بوده است. این باغ که در اصل خزانهی شکار شاهزادگان بود که در آن گوزن، خوک وحشی و شکارهای دیگر نگهداری میشدند، در سال 1700 به یک پارک که به سبک فرانسوی طراحی شده بود تبدیل شد و بعد از آن به یک پارک به سبک انگلیسی بدل گشت. این پارک به طرز جذابی با تعداد فراوانی از درختان و درختچهها و محوطههای چمن و مرزهای گل کاری شده طرح ریزی شده است. تیر گارتن مساحتی حدود 520 جریب را پوشش میدهد و یک محل فوقالعاده برای ریلکس کردن، راه رفتن و قایقرانی است. با وجود آثار تاریخی فراوان در این پارک، مهمترین آثار تاریخی تیرگارتن اما ستون عظیم پیروزی است. این ستون فوقالعادهی 70 متری بر روی یک میدان ساخته شده و یک مجسمهی طلای هشت متری از ویکتوریا (که مردم محلی آن را لیزی طلایی مینامند) بر فراز آن مستقر شده است. این بنا در سال 1873 تکمیل شد و کاملاً ارزش آن را دارد که 285 پلهی این بنای مجلل را طی کنید تا از فراز آن باغ حیوانات را تماشا کنید.
برلین، مرکز ایالت برلین جمهوری فدرال آلمان ۳،۴۰۴،۰۰۰ نفر جمعیت دارد و مساحت آن ۷۵/۸۹۱ کیلومتر مربع است. در آمد ناخالص داخلی این ایالت برابر ۶۲/۸۰ میلیارد یورو است.
هر سال، هنگام برگزاری جشنواره فیلم برلین «برلیناله» نگاه جهان سینما به برلین خیره می شود. ولی برلینی ها به جلب توجه جهانیان عادت دارند. هر چه نباشد آنها از ۱۴۵۸، زمانی که شاهان سلسله هوهنسولرن اقتامتگاه خود را در آن بنا کردند، پایتخت نشین بوده اند. پیشینه یی که نقاط تاریکی هم به همراه داشته است: سیطره نازیسم و حکومت آلمان شرقی، که دیواری در وسط این شرکت بنا کرد. ولی برلین از سال ۱۹۹۰ دوباره به پایتختی یکپارچه با اعتباری جهانی تبدیل شده است. جزیره موزه ها، بزرگترین مجموعه موزه یی اروپا، ارکتسر فیلارمونیک برلین، و حدود ۱۵۰ سالن تئاتر حیات فرهنگی بی مانندی می آفرینند. این «پایتخت دانش» ۱۷ دانشگاه و موسسه آموزش عالی را در خود جای داده است. اقتصاد آن با نام های آشنایی مانند شرینگ و فیلیپ موریس برمی بالد و ITB، بزرگ ترین بازار مکاره گردشگری جهان بر این شعار تاکید می گذارد که: برلین ارزش یک بار سفر را دارد.
برلین، پایتخت جمهوری فدرال آلمان در قلب اروپا واقع شده و به مثابهی دروازه ای به شرق و غرب اروپا است. این شهر امکان دسترسی آسان به بازار اتحادیه با بیش از ۴۸۷ میلیون مصرف کننده را فراهم می آورد. شهر برلین بیشترین ظرفیت هتل در کل کشور آلمان را دارا است. حدود ۶۵۰ هتل با ظرفیت ۱۲۱،۰۰۰ تخت خواب از درجه معمولی تا لوکس ۶ ستاره، همه ساله میزبان میهمانان پرشمار این شهر است. همچنین نسبت پایین قیمت به عملکرد بی نظیر در شهر برلین از جنبه های بارز این شهر به شمار می آید.
مکان های دیدنی شهر برلین عبارت است از:
- دیوار برلین:
نام دیواری به طول ۱۵۵ کیلومتر و به ارتفاع ۲ متر بود که پس از خاتمة جنگ جهانی دوم و شکست (حزب نازی (حزب حاکم بر آلمان تأسیس شد. این دیوار در سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۹ به مدت ۲۸ سال شهر برلین را به دو منطقة شرقی و غربی تقسیم کرده بود. این دیوار اصلیترین نماد جنگ سرد بود که به پردة آهنین مشهور شد.
- میدان الکساندر پلاتس:
این میدان که در دوره حکومت (آلمان دموکراتیک) میدان مرکزی برلین شرقی بود، در سال های گذشته تغییرات اساسی داشته است و اکنون تبدیل به یکی از محل های سیاحتی برای گردشگران شده است. میدان الکساندر از محله های بسیار قدیمی شهر برلین است که همانند برخی از محله های برلین، به ویژه در بخش شرقی آن رد پای تاریخ را می توان در آن یافت.
- دروازه براندنبورگ:
دروازه براندنبورگ یکی از دروازه های قدیمی شهر برلین است. این دروازه در قسمت غربی شهر و در تقاطع دو خیابان ابرت و اونتردن لیندن واقع شده است.
- کاخ شارلوتنبرگ:
کاخ با شکوه شارلوتنبرگ درست در مرکز شهر برلین قرار دارد و ساختمانی که در قرن ۱۷ به نمایندگی از (پروس تاکتور فردریک سوم) برای همسر محبوبش (سوفی شارلوت) ساخته شد که بعدها نام اشلوس شارلوتنبورگ به خود گرفت.
- گنبد رایشتاگ:
گنبد رایشتاگ یک گنبد شیشه ای می باشد که بر فراز ساختمان فعلی مجلس آلمان در شهر برلین قرار دارد. این گنبد توسط نورمن فاستر طراحی گشته است و نمادی برای اتحاد مجدد در کشور آلمان شد و ظاهر خاص گنبد در طراحی آن را متمایز و برجسته کرده است.
در جریان کنفرانس خبری که در عصر روز ۹ نوامبر ۱۹۸۹ برگزار شد، «گونتر شبافسکی» از دفتر سیاسی آلمان شرقی بدون مقدمه اعلام کرد که محدودیتها روی ویزای مسافرتی برچیده خواهد شد. وقتی از او سوال کردند که این سیاست جدید چه موقع اجرا میشود در پاسخ او گفت: به سرعت و بدون هیچ تاخیری! اما در حقیقت این سیاست قرار بود که روز بعد ابلاغ شود و همچنان نیازمند عبور از فرایند طولانی صدور ویزا بود. پاسخ گیجکننده شبافسکی و گزارش غلط رسانهها باعث شد تا هزاران نفر از شهروندان برلین شرقی به سمت دیوار بروند. در ایستگاه بازرسی خیابان «بُرنهولمر»، «هارالد جاگر» افسر مسئول با گروه زیادی از افراد مواجه شد. او در انتظار پاسخ از مقامات ارشد بود و تنها چیزی که میشنوید توهین بود. از طرف دیگر او روز بعد منتظر دریافت آزمایش تشخیص سرطان خود نیز بود. هارالد که عصبی و درمانده بود مرز را با تشخیص خودش باز کرد و سایر ایستگاهها نیز همین کار را کردند.
بیش از ۲ میلیون نفر از شهروندان آلمان شرقی که بیشترشان کارگران و متخصصان حرفهای بودند بین سالهای ۱۹۴۹ و ۱۹۶۱ به آلمان غربی گریختند. اتحاد جماهیر شوروی درخواستهای آلمان شرقی مبنی بر ساخت دیوار در سال ۱۹۵۳ را رد کرده بود اما با رسیدن آمار فرارها به ۱۰۰۰ نفر در روز، در تابستان ۱۹۶۱ رهبر شوروی «نیکیتا خروشچف» سرانجام دستور ساخت را داد. ساکنان برلین در صبح ۱۳ آگوست ۱۹۶۱ در حالی از خواب برخواستند که یک دیوار ساخته شده از سیم خاردار بین شرق و غرب برلین فاصله انداخته بود. در روزهای بعد آلمان شرقی شروع به ایجاد مانع بتنی کرد.
۴۳ کیلومتر از دیواری که برلین را به شرق و غرب تقسیم کرده بود شامل ۲ دیوار بتنی بود که بین آنها ۱۴۰ متر فاصله قرار داشت که به نام نوار مرگ شناخته میشد. در این فاصله برجکهای نگهبانی، سنگرها، سگهای نگهبان، نورافکنها و مسلسل قرار داشت.
مرکز مطالعه تاریخ معاصر پوتسدام و مرکز اسناد و تاریخ دیوار برلین گزارش کردهاند که حداقل ۱۳۸ نفر بر اثر تیراندازی، حوادث تصادفی یا خودکشی پس از عدم موفقیت در عبور از دیوار، کشته شدهاند؛ اگرچه دیگر محققین اعداد بالاتری را عنوان میکنند. اولین قربانی «ایدا زیکمن» بود که در ۲۲ آگوست ۱۹۶۱ در پرش از پنجره آپارتمانش که در طبقهی چهارم کنار دیوار برلین قرار داشت، کشته شد. آخرین قربانی جوانی بود که در مارس ۱۹۸۹ سعی داشت با کمک یک بالن از دیوار عبور کند اما بر اثر برخورد با خطوط انتقال برق کشته شد.
اولین فردی که از دیوار برلین فرار کرد افسر ۱۹ ساله آلمان شرقی سرجوخه «کنراد شومان» بود که از روی سیم خاردار یک متری عبور کرد. صحنه این فرار تاریخی با گرفتن یک عکس، جاودانه شد. همراه با افزایش ارتفاع دیوار نقشههای فرار نیز ماهرانهتر میشدند. فراریان در محفظههای مخفی درون خودرو خود را پنهان میکردند و فرار از طریق تونل ومجراهای فاضلاب نیز مرسوم شده بود. «برادران بتک» پیچیدهترین نقشه فرار را اجرا کردند. برادر بزرگتر به نام «اینگو» با استفاده از یک تشک که روی رودخانه شناور شده بود در سال ۱۹۷۵ فرار کرد. ۸ سال بعد برادر بعدی به نام «هولگر» با استفاده از کمان، یک کابل فلزی را به ساختمانی در طرف دیگر دیوار پرتاب کرد و از روی کابل خود را به سمت دیگر دیوار رساند. در سال ۱۹۸۹ دو برادر دیگر با استفاده از یک هواپیمای خیلی سبک برادر کوچکشان به نام «ایگبرت» را نجات دادند.
در ژوئن ۱۹۶۱ «خروشچف» به «کندی» هشدار داد اگر نیروهای غربی برلین را ترک نکنند، غرب برلین را محاصره خواهند کرد. حرکتی ستیزهجویانه که میتوانست به جنگ منجر شود. وقتی کندی خبر ایجاد دیوار برلین به جای محاصره برلین را شنید به یکی از دستیارانش به طور محرمانه گفت: راهحل خوبی نیست اما خیلی بهتر از شروع جنگ است. این پایان بحران برلین است. ما نترسیدهایم آنها هستند که ترسیدهاند. ما قصد نداریم هیچ کاری بکنیم چرا که هیچ راهحل جایگزینی به جز جنگ وجود ندارد.
در ۲۶ ژوئن ۱۹۶۳ کندی در اجتماع برلینیها در کنار دیوار با زبان آلمانی به آنها گفت که من یک برلینی هستم. او قصد داشت تا با اعلام این موضوع که او یک برلینی است اتحاد بین برلینیها را به نمایش بگذارد. اما بعضی از منتقدین میگویند او با اضافه کردن یک حرف اضافه در کنار لغت برلین به آلمانی گفته است که من یک دونات ژلهای هستم. البته زبانشناسان میگویند که کندی دچار یک اشتباه گرامری نشده است چرا که وقتی گوینده برای مخاطبان در مورد ملیت صحبت میکند وجود این حرف اضافه ضروری است. پس جای هیچ ابهامی برای شنونده باقی نمیماند.
دولت آلمانی شرقی ادعا میکرد که منظور از ایجاد این دیوار نگه داشتن مردم خودش در برلین شرقی نبود بلکه مانعی در راه جاسوسان و عقاید آلمانی غربی است. دو هفته بعد از صدور دستور ساخت دیوار، رهبر آلمانی شرقی «والتر اولبریخت» ادعا کرد: ما تمام رخنهها در خانه خودمان را بستیم و سوراخهایی را که دشمنان آلمان از طریق آن وارد میشدند را پر کردیم.
پادشاه پروس، فردریک ویلیام دوم بود که دستور ساخت دروازه پیروزی را داد. دروازهای که در نقش پشت صحنه سخنرانیهای مشهور کندی و ریگان ظاهر شد. وقتی ساخت این دروازه در سال ۱۷۹۱به پایان رسید، دروازه براندنبورگ دیواری که از دهه ۳۰ به دور شهر قرار داشت را به هم متصل کرد.
دیوار برلین در تابستان ۱۹۹۰ به طور رسمی تخریب شد. بیش از ۴۰,۰۰۰ تکه از این دیوار برای پروژههای ساخت و ساز درون خود آلمان دوباره مورد استفاده قرار گرفت. اما چند صد قطعه از این دیوار در سراسر دنیا پراکنده شدند از باغ واتیکان گرفته تا دیوار سرویس بهداشتی در کازینویی در لاسوگاس.