دومین مکانی که واقعا ارزش یک روز وقت گذاشتن را دارد، مجموعهی ساختمانهای سلطنتی به نام هرنچیمسی (Herrenchiemsee) در هرنینسل (Herreninsel) است. هرنینسل جزیرهای در بزرگترین دریاچه بایرن است که در ۶۰ کیلومتری جنوب شرق مونیخ واقع شده است.
شاه لودوینگ دوم (Ludwig) به ۳ چیز علاقه بسیار داشت: تنهایی، کاخ ورسای در فرانسه و آهنگساز مشهور، واگنر (Wagner). او کاخ هرنچیمسی را برای انعکاس شکوه و جلال لویی چهاردهم (Louiss)، پادشاه محبوب فرانسه، بنا ساخت.
او در تکرار کاخ باشکوه ورسای بسیار موفق بود و توانست نسخهای دومی از این کاخ را به نام خود ثبت کند. اما عجل به او مهلت نداد تا اتمام این بنا را ببیند و هنگامیکه یک سوم آن ساخته شده بود، دار فانی را وداع گفت. امروزه این مکان با داشتن محوطهی فوقالعاده و باغهای مجلل تبدیل به مکانی با ارزش برای بازدید شده است.
اولین مکانی که مناسب سفری یک روزه است شهر قدیمی رجنزبرگ (Regensburg) در رودخانه دانوب است. شهرت این شهر به خاطر بافت قرون وسطایی آن است که در گذر قرنها به خوبی حفظ شده است.
گردشگران میتوانند در میان این شهر قدم بزنند و به تاریخچه هنری و معماری غنی آن بیندیشند. رجنزبرگ در پایان جنگ جهانی دوم دچار اندکی ویرانی در اثر انفجار بمب شد که بقایای آن هم باقی است و به گردشگران این فرصت را میدهد که شواهد گذشته پر تلاطمش را از نزدیک ببینند.
در انتهای شمالی رود دانوب بنایی مستحکم برای مارکوس ارلیاس (Marcus Aurelias)، امپراطور رم، در سال ۱۷۹ ساخته شده است. این بنا که به کاسترا رجینا (Castra Regina) معروف است امروزه تبدیل به هستهی گردشگری رجنزبرگ شده است.
منوی این غذا شامل غذاهای فرانسوی است. سرآشپز و صاحب این رستوران فردی به نام آندره است که از ۱۵ سالگی در جنوب فرانسه زیر نظر یک خانم و آقای فرانسوی آشپزی میکرد. نکته جالب توجه در این رستوران پذیرایی آقای آندره و همسرش از میهمانان است. فضای این رستوران کاملا دوستانه و برای صرف یک شام رمانتیک بسیار مناسب است. برخورد کارکنان بسیار مودبانه، غذاها لذیذ و تزئیناتشان بسیار زیبا و خلاقانه است.
یکشنبه، سهشنبه، پنجشنبه، شنبه از ۷ عصر تا ۱۱ شب
چهارشنبه و جمعه از ۱۲ ظهر تا ۳ بعد از ظهر، ۷ عصر تا ۱۱ شب
دوشنبهها تعطیل است
اگر قصد دارید به سنگاپور سفر کنید، باید پیش از سفر بدانید که این کشور، قوانین مهم و گاه سختگیرانهای دارد که اگر به آنها توجهی نکنید به دردسر میافتید. یا مشمول پرداخت جریمهی نقدی میشوید یا باید به زندان بروید. البته این قوانین نباید مانع شما برای سفر به سنگاپور شوند و شما را ناامید کنند. سنگاپور، کشور امنی برای مسافران است که جاذبههای گردشگری متنوع و متعدد و تنوع قومی فوقالعادهای دارد. در ادامه با برخی از عجیبترین قوانین سنگاپور آشنا میشویم.
در سنگاپور آواز خواندن در مجامع عمومی ممنوع است. در صورتی که چنین کاری انجام دهید ۳ ماه زندان یا جریمه نقدی یا هر دو در انتظار قانونشکنان است.
اتصال به وایفای دیگران به عنوان هک در نظر گرفته میشد و ممنوع است. جریمهی این کار ۱۰ هزار دلار یا ۳ سال زندان یا هر دو است.
غذا دادن به کبوترها شاید جرم به نظر نرسد ولی در سنگاپور جرم است و اگر این قانون را بشکنید باید ۵۰۰ دلار جریمه بدهید.
نکشیدن سیفون بعد از استفاده از توالت، ۱۵۰ دلار برایتان خرج بر میدارد!
سیگار کشیدن در مجامع عمومی ممنوع است. خرید سیگار هم غیرقانونی است.
برهنگی در سنگاپور به هیچعنوان قابل قبول نیست حتی در محیطهای اطراف منزل.
آشغال ریختن روی زمین گرچه در همهجای دنیا مذموم است اما در سنگاپور قوانین سختگیرانهای در مورد آن وجود دارد. اگر کسی یک بار این قانون را زیر پا بگذارد باید ۳۰۰ دلار جریمه دهد و در صورتی که برای بار سوم این کار را تکرار کند، باید یک بار در هفته خیابانها را تمیز کند در حالی که کارتی از گردنش آویزان است و روی آن نوشته «من آشغالریز هستم!».
فروش آدامس در سنگاپور ممنوع است. مجازات قاچاق آدامس به این کشور، ۲ سال زندان یا ۱۰۰ هزار دلار جریمهی نقدی است.
بیرون انداختن آب دهان در سنگاپور در مجامع عمومی ممنوع است. اگر کسی این قانون را زیر پا بگذارد، باید ۱۰۰۰ دلار جریمه بدهد.
پس از تماشای موزه ها و قدم زدن در مرکز شهر، یک تور کانال یا آبراه فرصتی عالی برای کشف همهی نقاط شهر و تجربهی دیدن استکهلم از منظری متفاوت است. شهر استکهلم و جزایر زیبایش به گونهای هستند که بهتر است با قایق در آنها به گشت و گذار پرداخت. اگرچه این ۱۴ جزیره توسط تعداد زیادی پل به هم مرتبط میشوند و با پای پیاده هم می توان از آن ها بازدید کرد، اما استفاده از قایق لذتی دیگر دارد. پس کافی است یکی از چند تور قایق سواری را انتخاب کنید و سفرتان را آغاز کنید.
نکتهها:
عاشق عکاسی هستد؟ دوربینتان را به همراه دارید؟ خب بازدید از بخش قدیمی شهر استکهلم را از دست ندهید. ساختمانهای رنگی، خیابانهای باریک و سنگ فرش شده و پنجره های باریک خطی، همهی این موارد به واقع این احساس را در شما به وجود میآورد که انگار در حال قدم زدن در کتابهای مصور نوردیک هستید. خساست به خرج ندهید و زمان زیادی را به گشت و گذار در این منطقه مشغول شوید.
نکتهها:
محل نشست پارلمانی آلمان، یکی از تاریخیترین نقاط برلین محسوب میشود. این بنا در حال حاضر دارای یک گنبد جدید است و جمعیت زیادی در این شهر را به خود جذب می کند. بنایی که دارای تاریخی غنی است و داستانهایی از آلمان قرن ۱۹ را بازتاب میدهد.
نکتهها:
باغ حیوانات برلین که ترجمهی تحت الفظی گروسر تیر گارتن (Grosser Tiergarten) است، از مدتهای مدیدی یک بخش مهم از شهر بوده است. این باغ که در اصل خزانهی شکار شاهزادگان بود که در آن گوزن، خوک وحشی و شکارهای دیگر نگهداری میشدند، در سال 1700 به یک پارک که به سبک فرانسوی طراحی شده بود تبدیل شد و بعد از آن به یک پارک به سبک انگلیسی بدل گشت. این پارک به طرز جذابی با تعداد فراوانی از درختان و درختچهها و محوطههای چمن و مرزهای گل کاری شده طرح ریزی شده است. تیر گارتن مساحتی حدود 520 جریب را پوشش میدهد و یک محل فوقالعاده برای ریلکس کردن، راه رفتن و قایقرانی است. با وجود آثار تاریخی فراوان در این پارک، مهمترین آثار تاریخی تیرگارتن اما ستون عظیم پیروزی است. این ستون فوقالعادهی 70 متری بر روی یک میدان ساخته شده و یک مجسمهی طلای هشت متری از ویکتوریا (که مردم محلی آن را لیزی طلایی مینامند) بر فراز آن مستقر شده است. این بنا در سال 1873 تکمیل شد و کاملاً ارزش آن را دارد که 285 پلهی این بنای مجلل را طی کنید تا از فراز آن باغ حیوانات را تماشا کنید.
برلین، مرکز ایالت برلین جمهوری فدرال آلمان ۳،۴۰۴،۰۰۰ نفر جمعیت دارد و مساحت آن ۷۵/۸۹۱ کیلومتر مربع است. در آمد ناخالص داخلی این ایالت برابر ۶۲/۸۰ میلیارد یورو است.
هر سال، هنگام برگزاری جشنواره فیلم برلین «برلیناله» نگاه جهان سینما به برلین خیره می شود. ولی برلینی ها به جلب توجه جهانیان عادت دارند. هر چه نباشد آنها از ۱۴۵۸، زمانی که شاهان سلسله هوهنسولرن اقتامتگاه خود را در آن بنا کردند، پایتخت نشین بوده اند. پیشینه یی که نقاط تاریکی هم به همراه داشته است: سیطره نازیسم و حکومت آلمان شرقی، که دیواری در وسط این شرکت بنا کرد. ولی برلین از سال ۱۹۹۰ دوباره به پایتختی یکپارچه با اعتباری جهانی تبدیل شده است. جزیره موزه ها، بزرگترین مجموعه موزه یی اروپا، ارکتسر فیلارمونیک برلین، و حدود ۱۵۰ سالن تئاتر حیات فرهنگی بی مانندی می آفرینند. این «پایتخت دانش» ۱۷ دانشگاه و موسسه آموزش عالی را در خود جای داده است. اقتصاد آن با نام های آشنایی مانند شرینگ و فیلیپ موریس برمی بالد و ITB، بزرگ ترین بازار مکاره گردشگری جهان بر این شعار تاکید می گذارد که: برلین ارزش یک بار سفر را دارد.
برلین، پایتخت جمهوری فدرال آلمان در قلب اروپا واقع شده و به مثابهی دروازه ای به شرق و غرب اروپا است. این شهر امکان دسترسی آسان به بازار اتحادیه با بیش از ۴۸۷ میلیون مصرف کننده را فراهم می آورد. شهر برلین بیشترین ظرفیت هتل در کل کشور آلمان را دارا است. حدود ۶۵۰ هتل با ظرفیت ۱۲۱،۰۰۰ تخت خواب از درجه معمولی تا لوکس ۶ ستاره، همه ساله میزبان میهمانان پرشمار این شهر است. همچنین نسبت پایین قیمت به عملکرد بی نظیر در شهر برلین از جنبه های بارز این شهر به شمار می آید.
مکان های دیدنی شهر برلین عبارت است از:
- دیوار برلین:
نام دیواری به طول ۱۵۵ کیلومتر و به ارتفاع ۲ متر بود که پس از خاتمة جنگ جهانی دوم و شکست (حزب نازی (حزب حاکم بر آلمان تأسیس شد. این دیوار در سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۹ به مدت ۲۸ سال شهر برلین را به دو منطقة شرقی و غربی تقسیم کرده بود. این دیوار اصلیترین نماد جنگ سرد بود که به پردة آهنین مشهور شد.
- میدان الکساندر پلاتس:
این میدان که در دوره حکومت (آلمان دموکراتیک) میدان مرکزی برلین شرقی بود، در سال های گذشته تغییرات اساسی داشته است و اکنون تبدیل به یکی از محل های سیاحتی برای گردشگران شده است. میدان الکساندر از محله های بسیار قدیمی شهر برلین است که همانند برخی از محله های برلین، به ویژه در بخش شرقی آن رد پای تاریخ را می توان در آن یافت.
- دروازه براندنبورگ:
دروازه براندنبورگ یکی از دروازه های قدیمی شهر برلین است. این دروازه در قسمت غربی شهر و در تقاطع دو خیابان ابرت و اونتردن لیندن واقع شده است.
- کاخ شارلوتنبرگ:
کاخ با شکوه شارلوتنبرگ درست در مرکز شهر برلین قرار دارد و ساختمانی که در قرن ۱۷ به نمایندگی از (پروس تاکتور فردریک سوم) برای همسر محبوبش (سوفی شارلوت) ساخته شد که بعدها نام اشلوس شارلوتنبورگ به خود گرفت.
- گنبد رایشتاگ:
گنبد رایشتاگ یک گنبد شیشه ای می باشد که بر فراز ساختمان فعلی مجلس آلمان در شهر برلین قرار دارد. این گنبد توسط نورمن فاستر طراحی گشته است و نمادی برای اتحاد مجدد در کشور آلمان شد و ظاهر خاص گنبد در طراحی آن را متمایز و برجسته کرده است.
در جریان کنفرانس خبری که در عصر روز ۹ نوامبر ۱۹۸۹ برگزار شد، «گونتر شبافسکی» از دفتر سیاسی آلمان شرقی بدون مقدمه اعلام کرد که محدودیتها روی ویزای مسافرتی برچیده خواهد شد. وقتی از او سوال کردند که این سیاست جدید چه موقع اجرا میشود در پاسخ او گفت: به سرعت و بدون هیچ تاخیری! اما در حقیقت این سیاست قرار بود که روز بعد ابلاغ شود و همچنان نیازمند عبور از فرایند طولانی صدور ویزا بود. پاسخ گیجکننده شبافسکی و گزارش غلط رسانهها باعث شد تا هزاران نفر از شهروندان برلین شرقی به سمت دیوار بروند. در ایستگاه بازرسی خیابان «بُرنهولمر»، «هارالد جاگر» افسر مسئول با گروه زیادی از افراد مواجه شد. او در انتظار پاسخ از مقامات ارشد بود و تنها چیزی که میشنوید توهین بود. از طرف دیگر او روز بعد منتظر دریافت آزمایش تشخیص سرطان خود نیز بود. هارالد که عصبی و درمانده بود مرز را با تشخیص خودش باز کرد و سایر ایستگاهها نیز همین کار را کردند.
بیش از ۲ میلیون نفر از شهروندان آلمان شرقی که بیشترشان کارگران و متخصصان حرفهای بودند بین سالهای ۱۹۴۹ و ۱۹۶۱ به آلمان غربی گریختند. اتحاد جماهیر شوروی درخواستهای آلمان شرقی مبنی بر ساخت دیوار در سال ۱۹۵۳ را رد کرده بود اما با رسیدن آمار فرارها به ۱۰۰۰ نفر در روز، در تابستان ۱۹۶۱ رهبر شوروی «نیکیتا خروشچف» سرانجام دستور ساخت را داد. ساکنان برلین در صبح ۱۳ آگوست ۱۹۶۱ در حالی از خواب برخواستند که یک دیوار ساخته شده از سیم خاردار بین شرق و غرب برلین فاصله انداخته بود. در روزهای بعد آلمان شرقی شروع به ایجاد مانع بتنی کرد.
۴۳ کیلومتر از دیواری که برلین را به شرق و غرب تقسیم کرده بود شامل ۲ دیوار بتنی بود که بین آنها ۱۴۰ متر فاصله قرار داشت که به نام نوار مرگ شناخته میشد. در این فاصله برجکهای نگهبانی، سنگرها، سگهای نگهبان، نورافکنها و مسلسل قرار داشت.
مرکز مطالعه تاریخ معاصر پوتسدام و مرکز اسناد و تاریخ دیوار برلین گزارش کردهاند که حداقل ۱۳۸ نفر بر اثر تیراندازی، حوادث تصادفی یا خودکشی پس از عدم موفقیت در عبور از دیوار، کشته شدهاند؛ اگرچه دیگر محققین اعداد بالاتری را عنوان میکنند. اولین قربانی «ایدا زیکمن» بود که در ۲۲ آگوست ۱۹۶۱ در پرش از پنجره آپارتمانش که در طبقهی چهارم کنار دیوار برلین قرار داشت، کشته شد. آخرین قربانی جوانی بود که در مارس ۱۹۸۹ سعی داشت با کمک یک بالن از دیوار عبور کند اما بر اثر برخورد با خطوط انتقال برق کشته شد.
اولین فردی که از دیوار برلین فرار کرد افسر ۱۹ ساله آلمان شرقی سرجوخه «کنراد شومان» بود که از روی سیم خاردار یک متری عبور کرد. صحنه این فرار تاریخی با گرفتن یک عکس، جاودانه شد. همراه با افزایش ارتفاع دیوار نقشههای فرار نیز ماهرانهتر میشدند. فراریان در محفظههای مخفی درون خودرو خود را پنهان میکردند و فرار از طریق تونل ومجراهای فاضلاب نیز مرسوم شده بود. «برادران بتک» پیچیدهترین نقشه فرار را اجرا کردند. برادر بزرگتر به نام «اینگو» با استفاده از یک تشک که روی رودخانه شناور شده بود در سال ۱۹۷۵ فرار کرد. ۸ سال بعد برادر بعدی به نام «هولگر» با استفاده از کمان، یک کابل فلزی را به ساختمانی در طرف دیگر دیوار پرتاب کرد و از روی کابل خود را به سمت دیگر دیوار رساند. در سال ۱۹۸۹ دو برادر دیگر با استفاده از یک هواپیمای خیلی سبک برادر کوچکشان به نام «ایگبرت» را نجات دادند.
در ژوئن ۱۹۶۱ «خروشچف» به «کندی» هشدار داد اگر نیروهای غربی برلین را ترک نکنند، غرب برلین را محاصره خواهند کرد. حرکتی ستیزهجویانه که میتوانست به جنگ منجر شود. وقتی کندی خبر ایجاد دیوار برلین به جای محاصره برلین را شنید به یکی از دستیارانش به طور محرمانه گفت: راهحل خوبی نیست اما خیلی بهتر از شروع جنگ است. این پایان بحران برلین است. ما نترسیدهایم آنها هستند که ترسیدهاند. ما قصد نداریم هیچ کاری بکنیم چرا که هیچ راهحل جایگزینی به جز جنگ وجود ندارد.
در ۲۶ ژوئن ۱۹۶۳ کندی در اجتماع برلینیها در کنار دیوار با زبان آلمانی به آنها گفت که من یک برلینی هستم. او قصد داشت تا با اعلام این موضوع که او یک برلینی است اتحاد بین برلینیها را به نمایش بگذارد. اما بعضی از منتقدین میگویند او با اضافه کردن یک حرف اضافه در کنار لغت برلین به آلمانی گفته است که من یک دونات ژلهای هستم. البته زبانشناسان میگویند که کندی دچار یک اشتباه گرامری نشده است چرا که وقتی گوینده برای مخاطبان در مورد ملیت صحبت میکند وجود این حرف اضافه ضروری است. پس جای هیچ ابهامی برای شنونده باقی نمیماند.
دولت آلمانی شرقی ادعا میکرد که منظور از ایجاد این دیوار نگه داشتن مردم خودش در برلین شرقی نبود بلکه مانعی در راه جاسوسان و عقاید آلمانی غربی است. دو هفته بعد از صدور دستور ساخت دیوار، رهبر آلمانی شرقی «والتر اولبریخت» ادعا کرد: ما تمام رخنهها در خانه خودمان را بستیم و سوراخهایی را که دشمنان آلمان از طریق آن وارد میشدند را پر کردیم.
پادشاه پروس، فردریک ویلیام دوم بود که دستور ساخت دروازه پیروزی را داد. دروازهای که در نقش پشت صحنه سخنرانیهای مشهور کندی و ریگان ظاهر شد. وقتی ساخت این دروازه در سال ۱۷۹۱به پایان رسید، دروازه براندنبورگ دیواری که از دهه ۳۰ به دور شهر قرار داشت را به هم متصل کرد.
دیوار برلین در تابستان ۱۹۹۰ به طور رسمی تخریب شد. بیش از ۴۰,۰۰۰ تکه از این دیوار برای پروژههای ساخت و ساز درون خود آلمان دوباره مورد استفاده قرار گرفت. اما چند صد قطعه از این دیوار در سراسر دنیا پراکنده شدند از باغ واتیکان گرفته تا دیوار سرویس بهداشتی در کازینویی در لاسوگاس.